۱) تصویر خوبی از خود در ذهنتان بسازید : هرگاه تصوری منفی از خودتان پیدا کردید فوراً با صدای بلند خصوصیت مثبتی از خودتان به زبان آورید تا این تصور را خنثی کنید .
۲) هـمـان کاری را بکـنید که ازآن می تـرسـید : اگر از چـیزی می ترسـیـد دربارۀ آن فکر نکنید ، بـلکه بی درنگ شروع به عمل کنید به ترستان حمله کنید و شدیداًً برآن بتازید هر چه سخت تر به آن ضربه بزنید ، ترس سریعتر و مطمئن تر از بین خواهد رفت .
۳) ایمانتان را تقویت کنید : در این دنیا هیچ نیرویی قوی تر از ایمان نیست به شرط آنکه از عمق جان ، واقعی و صادقانه باشد. با ایمان به نتایج باور نکردنی خواهید رسید ایمان تسکین دهنده و آرام بخش است .
۴) امیدوار باشید : افراد ناامید نتایج منفی را به طرف خود جذب می کنند در حالیکه کسانی که امیدوار هستند دنیای اطرافشان را نیز به شکلی مثبت به کار وا می دارند و نتایج خوبی نیز به دست می آورند .
گوته می گوید : « در هر کاری امید بهتر از نا امیدی است » .
۵) ازخود پرسشهای منفی نکنید : هرگز نگوئید چرا این اتفاق همیشه برای من می افتد ؟ چرا نمی توانم این کار را به درستی انجام دهم ؟ حاصل به زبان آوردن چنین جملاتی کاهش اعتماد به نفس است وقتی اعتماد به نفس اندکی داریم احساس بی کفایتی می کنیم و برای کار و فعالیت انگیزه ای نیرومند و پایدار نخواهیم داشت .
۶) انگیزه و علاقه داشته باشید : هیچ چیز ارزشمندی ، بدون شور و اشتیاق بدست نمی آید . شور و اشتیاق باعث ایجاد انرژی می شود .
۷) شکرگزار باشید : وقتی شکر می کنیم روح عالم در ما ایجاد انرژی می کند و آن انرژی موهبت های بعدی را به طرف ما جذب می کند .
یکى از نخستین سوالاتى که در ذهن هر کاربرىکه به تازگى نام لینوکس به گوشش خورده است، مطرح مىشود، این است که خوب لینوکس چهتفاوتى با ویندوز دارد؟ لینوکس چیست؟ لینوکس به خودى خود، یکهسته (Kernel) است. هسته، بخشاصلى سیستمعامل را تشکیل مىدهد که کار آن کنترل دادهها، مدیریت حافظه، سختافزار، ورود و خروج دادهها و تمامى موارد اصلى سیستمعامل مىباشد. لینوکس به خودى خود سیستمعاملبه شمار نمىرودبلکه با استفاده از ابزارهایى که پروژه بازمتن (OpenSource) گنو (GNU) براى آن تولید کرده است، تبدیل به یکسیستمعامل کامل مىشود (به همین دلیل است که لینوکس را معمولا گنو/لینوکس یا GNU/Linux مىنامند) و با اضافهکردن سایر نرمافزارهاى بازمتن به آن، مىتوان از آن در موارد متعددى مانند سرویسدهندهه! ا، ایستگاههاى کارى، کامپیوترهاى روىمیزى، ابر رایانهها،ابزارهاى صنعتى و پزشکى که داراى سیستمهاى درونهاى (Embedded) مىباشند و... استفاده کرد. از نظر فنى، لینوکس را مىتواننمونه بازمتن سیستمعامل یونیکس نامید. زیرا بر اساس استاندارد POSIX پیاده سازى شده و کاملا با آن سازگاراست. بنابراین لینوکس را مىتوان نواده سیستمعامل پرسابقه و مستحکم یونیکس دانست که البته خواص خوب آنرا نیز به ارث برده است
- دوستان معمولی تنها به صورت اتفاقی و اجباری، مانند حضور در محل کار یا دانشگاه و... یکدیگر را ملاقات می کنند اما دوستان واقعی هرگاه که فرصت یابند در کنار یکدیگر خواهند بود.
- دوستان معمولی حتی اسم پدر و مادر یکدیگر را نمی دانند اما دوستان واقعی شماره تلفن آن ها را هم در اختیار دارند.
- یک دوست معمولی در میهمانی های شما هدیه می آورد و خیلی رسمی برخورد می کند اما یک دوست واقعی زودتر می آید تا در انجام کارهای میهمانی به شما کمک کند و دیرتر می رود تا همه چیز را سروسامان دهد.
- دوستان واقعی مرتبا با یکدیگر تلفنی صحبت می کنند اما دوستان معمولی هرگاه که کاری با همدیگر داشته باشند، تماس می گیرند.
- دوست معمولی سعی می کند از مشکلات شما باخبر شود اما دوست واقعی تلاش می کند تا مشکل شما را حل نماید.
- دوستان واقعی در غیاب یکدیگر حامی و مدافع هم هستند اما دوستان معمولی در غیاب طرف مقابل از او بدگویی می کنند.
- یک دوست معمولی ضعف های شما را نادیده می گیرد اما دوست واقعی سعی بر رفع آن ها دارد.
- دوستان معمولی وقتی بینشان بحثب پیش بیاید، رابطه شان را تمام شده می دانند یا ارتباطشان کم تر می شود اما دوستان واقعی بعد از یک دعوا به همدیگر تماس می گیرند.
فلاپی دیسک، یک نوع وسیله ذخیره سازی اطلاعات در کامپیوتر است. درایوهای موجود در کامپیوتر مسئول خواندن و نوشتن اطلاعات بر روی فلاپی دیسکهابراساس یک ساختار مشخص شده، میباشند. جنس فلاپی دیسکها از پلاستیک نرم بوده که برروی آن یک لایه (غشاء) مغناطیسی وجود دارد.
فلاپی دیسک ، یک نوع وسیله ذخیره سازی اطلاعات در کامپیوتر است . درایوهای موجود در کامپیوتر مسئول خواندن و نوشتن اطلاعات بر روی فلاپی دیسک ها براساس یک ساختار مشخص شده ، می باشند. جنس فلاپی دیسک ها از پلاستیک نرم بوده که برروی آن یک لایه ( غشاء) مغناطیسی وجود دارد . مبانی فلاپی درایوها فلاپی درایودر سال ۱۹۶۷ ابداع گردید. در اولین فلاپی درایو از یک دیسک (دیسکت) ۸ اینچی استفادهشده بود. همزمان با ارائه اولین کامپیوترهای شخصی در سال ۱۹۸۱ توسط از فلاپیدرایوهای ۵/۲۵ اینچ استفاده بعمل آمد. این نوع دیسک ها قادر به نگهداری ۳۶۰ کیلوبایت اطلاعات بودند. در اواسط دهه ۱۹۸۰ دیسک های ۳/۵ اینج با ظرفیت ۱/۴۴ مگابایتمطرح گردیدند. در آن زمان اغلب کامپیوترها دارای دو درایو برای استفاده از دو نوعفلاپی دیسک ( ۵/۲۵ و ۳/۵) بودند ولی از اواسط دهه ۱۹۹۰ دیسک های ۵/۲۵ بندرت مورداستفاده قرار گرفته و بتدریج از رده خارج گردیدند.
▪ دیسکت را " فلاپی دیسک " نیز می گویند. رایج ترین نوع دیسکت ۳/۵ اینچ است.
▪ فلاپی دیسک درایو یک دستگاهالکترومکانیکی برای خواند ن و نوشتن اطلاعات بر روی فلاپی دیسک ها است.
انسان ها از كامپيوترها باهوش ترند. چرا چنين گفته ميشود؟
كامپيوترها هرگز قادر به اين كار به طور مطلوب نيستند. شايد بهتر است بگوييم آنهاموجودات منطقي اي هستند و تنها اعمال منطقي را به خوبي انجام مي دهند.
هدف هوش مصنوعي را مي توان در اين جمله خلاصه كرد كه مي خواهد در نهايت به كامپيوترهايي دست يابد كه اغلب در فيلم هاي سينمايي مشاهده مي شود، ماشينهاي بسيار توانمند تر از انسان – هدفي كه بسيار از دنياي واقعي به دور
است . دنيايي كه اغلب به خاطراشتباهات فاحش كامپيوترها هزينههاي بسيار زيادي را متحمل مي شود .
اگر به درون مغز نگاه كنيم ، به هيچ صورت چنين ساختاري را مشاهده نخواهيم كرد. بررسي اوليه ما چيزي جزمجموعه اي گره خورده از مادهاي خاكستري رنگ نشان نمي دهد. بررسي بيشتر و روشن مي كند كه مغز از اجزايي ريز تشكيل شده است . ليكن اين اجزاء به شيوهاي بي نهايت پيچيده، مرتب شدهاند و هز جزء به هزاران جزء ديگر متصل است. شايد اين تفاوت در شيوه ساختار ، علت اصلي اختلاف بين مغز و كامپيوتر است. كامپيوترها طوري طراحي شده اند كه يك عمل را بعد از عمل ديگر باسرعت بسيار زياد انجام دهند . ليكن مغز ما با تعداد اجزاي بيشتر اما با سرعتي بسيار كمتر كار ميكند . در حالي كه سرعت عمليات در كامپيوترها به ميليونها محاسبه در ثانيه بالغ مي شود، سرعت عمليات در مغز تقريباً بيشتر از ده بار در ثانيه نميباشد. ليكن مغز در يك لحظه با تعداد زيادي اجزاء به طور هم زمان كار مي كند، كاري كه از عهده كامپيوتر بر نميآيد . كامپيوتر ماشيني سريع اما پياپي كار است در حالي كه مغز شديداً ساختاري موازي دارد. كامپيوترها مي توانند عملياتي را كه با ساختار آنها سازگاري دارند به خوبي انجام دهند. براي مثال شمارش و جمعكردن اعمالي پياپي است كه يكي بعد از ديگري انجام مي شود . ليكن ديدن و شنيدن، اعمالي شديداً موازياند كه در آنها دادههاي متضاد و متفاوت هر كدام باعث اثرات و ظهور خاطرات متفاوتي در مغز مي شوند وتنها از طريق تركيب مجموعه اين عوامل متعدد است كه مغز ميتواند چنين اعمال شگفتي را انجام دهد .